هیچ کلمهی خوبی جز «قصابان غاصب» و «غاصبان قصاب» برای این ها نیافتم
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۶۳۷۲
عبدالکریم سروش گفت: من هیچ کلمهی خوبی جز “قصابان غاصب” و ““غاصبان قصاب” برای رژیم اشغالگر صهیونیست نیافتم تا حداقلی از حساسیت خود را نسبت به حوادث تاریک و شیطانی شان بیان کنم. بر ماست به زبان و بیان و عمل و از طریق کارهای سیاسی و مالی از مردم مظلوم فلسطین دفاع کنیم و حداقل وظیفه انسانی خود را نشان دهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا به نقل از شفقنا، دکتر عبدالکریم سروش در ششمین جلسه دروس وفاق علم و دین در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی گفت: ما آرام نشسته ایم و سخن می گوییم و مباحثه می کنیم در حالیکه در آنسوی جهان در غزه و فلسطین مردم حتی آب خوردن ندارند، امنیت ندارند، برق ندارند و فرزندانشان شیر و غذا ندارند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر باید به درگاه خدا شکر گزاری کنیم که از چنین نعمت هایی برخورداریم و از سوی دیگر آن قصابان غاصب را لعنت بفرستیم و بر ظالمان خشم بفرستیم که چنین موقعیت غیر انسانی را بر یک عده انسان بزرگوار مظلوم و ستم کشیده روا داشته اند. نظام ماکیاولیستی جهانی را نگاه می کنیم که چگونه یک دست شده اند، برای اینکه پشت ظالم بایستند و مظلومرا رها کرده اند.
وی تصریح کرد: اما در اینجا درس عدالت و حقوق بشر به مردم می دهند، ولی وقتی پای منافع پست پیش می آید، همه این درس ها فراموش می شود و خطابه ها به خفگی و خفقان می افتد و دهان ها بسته می شود و فقط ذهن های زیرک شیطانی شکوفا و فعال می شوند، برای اینکه به خیال و زبان خود بگویند اسرائیل حق دفاع مشروعه از خویشتن دارد و حقوق دیگر آدمیان را نادیده می گیرد.
وی بیان داشت: من هیچ کلمهی خوبی جز “قصابان غاصب” و ““غاصبان قصاب” برای این ها نیافتم تا حداقلی از حساسیت خود را نسبت به این حوادث تاریک و شیطانی بیان کنم. بر ماست به زبان و بیان و عمل و از طریق کارهای سیاسی و مالی از این مظلومان دفاع کنیم و حداقل وظیفه انسانی خود را نشان دهیم. ظلم همیشه در جهان بوده است همیشه هم کسانی بوده اند طرف ظالم و مظلوم ایستاده اند. تاریخ و دین و تعهدات انسانی به ما می گوید در کدام سو بایستیم و طرفدار حق باشیم و شاکر نعمت های خدا باشیم و دیگران محروم را سهیم کنیم.
وی افزود: وقتی برخی مطالب را در دفاع از مظالم اسرائیل می خوانم، حقیقتا شرمنده و متأسف می شوم و بر فقدان وجدان جمعی بر پاره ای از این هم وطنان تاسف می خورم که چرا باید انسان به درجه ای برسد که از حیوانیت دفاع کند و جانب ستم دیدگان را نگیرد؟ حداقل اگر دفاع نمی کنند ساکت بنشینید و به ظاهر بی طرفی پیشه کنید. نه اینکه جانب آن قصابان و غارتگران را بگیرید و پروایی از پیامدهای سخن خود نداشته باشند. دعا می کنیم برای پیروزی ستم دیدگان برای رواج صلح و عدالت در این جهانِ بی اخلاقِ ماکیاولیسمی، دعا می کنیم برای اینکه خداوند دل ها را نرم کند و به سوی عدل و انصاف بروند و بتوانند قدری از این فاجعه ها جلوگیری شود.
استاد سروش پیشنهاد داد: حداقل کاری که مردم در اروپا و آمریکا می توانند انجام دهند، این است که در این تظاهرات شرکت کنند و صدای خود را بلند کنند و به حامیان غارتگران نشان دهند هنوز دل های پاک و وجدان های منصفی هست که از حق و حقیقت دفاع کند. بلکه آنها به خاطر حقوق بشر و عدالت و به خاطر قدرتی که در این طرف می بینند، قدری سر خضوع پایین بیاورند و قدری در اصلاح و تصحیح امور اهتمام بورزند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: عبدالکریم سروش جنایت نسل کشی در بیمارستان المعمدانی جنایت نسل کشی در بیمارستان المعمدانی فلسطين رژيم صهيونيستی خستگي مفرط امیرعلی ابوالفتح جشن طلاق جبهه مقاومت جنایت نسل کشی در بیمارستان المعمدانی طلاق خستگي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۶۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعوت از حکومت برای دیدن یک مناظره | گره خوردن سرنوشت مردم به ذهنیت سادهانگارانه | پسموضوع حجاب دقیقا چه میگذرد؟
فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «مناظره در مورد حجاب» در روزنامه اعتماد نوشت:
سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی (اینجا ببینید) را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند.
کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند.
ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند. خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد.
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود.
عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.